سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند، دانشمند نمی شود، تا اینکه . . . در برابر دانشش چیزی از کالای پست دنیا نگیرد . [امام علی علیه السلام]
سن ایچ
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
سیزده بدر

محمد اسکندری :: شنبه 87/2/21 ساعت 8:33 عصر

با طبیعت، نحسی سیزده را به در کنیم!

سیزده بدر مبارک

آئین‌های زیبای نوروزی، حلاوتی ماندگار در اذهان باقی می‌گذارد، این آئین‌ها که با گرم شدن نسبی هوا، آب شدن برفها و به ویژه آغاز ماه اسفند شروع می‌شود، در آخرین چهارشنبه سال، به آئین «چهارشنبه‌سوری» منتهی شده و در نهایت با اولین روز بهار و «نوروز» به اوج خود می‌رسد.

دید و بازدیدها، تبریک گفتن‌ها و شادباش‌ها، در سرزمینی که به کانون اصلی آئین‌های سنتی و فولکلور دنیا معروف است یعنی در ایران، حتی تا دو هفته بعد از حلول سال جدید نیز ادامه می‌یابد.

و چون روز 13 فرا می‌رسد، پیر و جوان، خرد و کلان، زن و مرد، از خانه بیرون زده و سر به دشت و بیابان و صحرا می گذارند.

دل به طبیعت می‌سپارند تا نحسی عدد 13 را «به در» کنند و این چنین «آئین 13 بدر» در رسوم ما ایرانی‌ها شکل می‌گیرد. 13 بدر را باید حُسن ختام آئین‌های نوروزی دانست. روزی که برای کودکان و نوجوانان، بیش از سایرین خاطره‌انگیز و شیرین است.

البته جوانان و نوجوانان، از چند روز مانده به 13 بدر، تدارک این سفر یک روزه را می‌بینند و با همفکری و همدلی خود، دوستان و خانواده، نقشه هایی برای این روز می‌کشند اینکه : کجا بروند، کی بروند، چه ببرند، با کی بروند و ...!

و همین هیجانات و دلهره‌های شیرین است که نقش خاطره را بر ذهن می‌زند.

نحس بودن عدد 13، از دیرباز در فرهنگ ما ایرانی‌ها جا داشته است. ردپای آن را هنوز هم می‌توان در بین مردم دید. اما تاریخ و مبداء دقیقی برای علت نامگذاری 13 به عنوان عدد نحس مشخص نیست. در میان برخی از ملل و کشورها نیز اعداد دیگری نحس شمرده می‌شوند. مثلاً عدد هفت در چین و عدد چهار در ژاپن نحس محسوب می‌شود.

بر همین اساس مردم ایران و آذربایجان هم این رسم را بهانه کرده و دل به طبیعت می‌زنند تا آخرین روز تعطیلات نوروزی را در کنار خانواده و دوستان به سر برده و آئین‌های نوروزی را در گنجینه‌ی خاطرات خویش ثبت و ماندگار نمایند.

هر چند خیلی‌ها، نحس بودن عدد سیزده را خرافه دانسته و بر درستی آن تشکیک می‌کنند اما حتی اگر این خرافه بودن هم صحت داشته باشد، شادابی و شور و حال این روز، و در کنار هم بودن خانواده، بر نحسی آن غلبه می‌کند.

جوانان و خانواده‌ها و مخصوصاً دختران دم بخت، در دشت و باغ و کوه سبزه گره می‌زنند و نیت می‌کنند که تا سال دیگر، آرزوهایشان برآورده شود و اگر قسمت بشود، به خانه‌ی بخت بروند و زیر لب زمزمه کنند:

13 بدر

سال دگر

خونه‌ی شوهر

بچه بغل!!

زیراندازی و چادری، به همراه بساط چائی و خوراکی و امکانات تفریحی کافی است تا این روز را خاطره‌انگیز نماید.

وقتی عصر روز سیزده بدر در جاده حرکت می‌کنید، تعداد بسیاری سبزه را می‌بینید که خانواده‌ها بعد از 13 روز، آنرا در دامن دشت و بیابان به حال خود رها ساخته‌اند. چون دیگر، معتدل شدن هوا، زمین دوباره زنده شده و سرسبزی همه جا را فرا می‌گیرد. بنابراین دیگر نیازی به این سبزه‌های موقت نیست. و چه غریبانه در گوشه‌ی خیابان به فراموشی سپرده می‌شوند!

خانواده‌ها با جا گذاشتن سبزه‌های عید خود در کنار جاده یا محل اسکان سیزده بدری خود، پیشامدهای ناگوار سال دوری می‌گزینند و برای همدیگر آرزوی سرسلامتی می‌کنند.

سیزده بدر، استمرار آئین‌های زیبای نوروزی است به شرطی که به چاقوی بی‌احتیاطی و سهل‌انگاری شیرینی آن را تلخ نکنیم.

آخرین روز آئین‌های جاودان نوروز بر شما مبارک باد.


نوشته های دیگران()

ادبی

محمد اسکندری :: شنبه 87/2/21 ساعت 8:32 عصر

 

مثنوی گلشن راز چگونه پدید آمد؟

«شیخ محمود» به خاطر جایگاه و اعتباری که در عرصه عرفان داشت همواره مورد وثوق علما، شعرا و عرفا و فلاسفه جهان قرار داشت و در اکثر مجالس و محافل، پاسخگوی خیل سوالات و پرسش‌های دیگر عرفا بود.ترجمه مثنوی «گلشن راز» به چندین زبان زنده جهان، موید اعتبار و ارج و قرب اوست.

او چنان به مضامین عرفانی تسلط داشت که حتی پاسخ‌های خود را فی‌البداهه و در همان مجلس به نظم و نثر درآورده و پاسخ می‌گفت.

در سال 717 هجری قمری (1317 میلادی) «امیر حسین هروی» یکی از شیوخ خطه‌ی خراسان نامه‌ای مشتمل بر 17 سوال و به شکل منظوم و شعرگونه نگاشت و از شیخ محمود خواست تا به آنها پاسخ گوید.

«شیخ محمود» با اشاره استادش بهاءالدین یعقوب نخست به سوالات مطرح شده در مجلس دانشمندان و عرفای تبریز، فی‌البداهه  با شعر جواب گفت و سپس به منظور تشریح گفته‌های خود، پاسخ‌های مربوطه را در قالبی زیبا و منظوم و در 105 بیت مثنوی تحت عنوان «گلشن راز» به سرایش درآورد.

این منظومه در ادبیات و عرفان پس از شیخ محمود، تاثیری گسترده و چشمگیر داشته و مورد توجه بسیاری از عرفا از جمله شیخ محمود لاهیجی، شاه داغی شیرازی، ابن ترکه و ... قرار داشته است به گونه‌ای که برآن شرح‌ها و تفسیرهای گوناگون نگاشته‌اند.

در این مثنوی، شیخ، معانی تصوف را به شکل ساده و گویا توصیف کرده و آدمی را به ترک عادت، درک وحدت و جستجوی حقیقت، هدایت می‌کند.

برخی از تذکره‌نویسان بهاء‌الدین یعقوب و برخی شیخ امین‌الدین تبریزی را پیرو مراد او قید کرده‌اند ولی چنانکه در روضات‌الجنان نیز مسطور است شیخ از محضر هر دو بزرگوار کسب فیض نموده است.

او در حیات پربار خویش مولف ده کتاب  جامع بوده است:

1- مثنوی گلشن راز شامل 105 بیت عرفانی

2- مثنوی سعادت نامه: که بر وزن حدیقه‌الحدیقه حکیم سنایی غزنوی است و بالغ بر سه هزار بیت و منقسم بر هشت  باب و هر باب مشتمل بر فصول و حکایت می‌باشد.

3- حق‌الیقین فی‌معرفه رب‌العالمین، (در هشت باب به شماره هشت باب بهشت)

4- مرآت المحقین: که در معرفت و شناخت نفس و خداشناسی است آمیخته با فلسفه و عرفان (در هفت باب)

5- زمان و مکان: یک نسخه از آن در کتابخانه دانشکده ادبیات تهران به شماره 1/267، نگه‌داری می‌شود..

6- معراجیه: (شرح کیفیت و چگونگی معراج)

7- رساله شاهدنامه

8- ترجمه منهاج‌العابدین امام غزالی

9- تفسیر سوره فاتحه

10- کنزالحقایق: این کتاب به سال 1352 هجری قمری با زاد المسافرین میرحسین هروی، چاره وصال، لیلی و مجنون و قصیده میرفندرسکی در تهران به چاپ سنگی رسیده است.

از کتاب‌های دهگانه شیخ «گلشن راز» مقبولیت و شهرت بیشتری یافته و بعد از وفات شیخ، عارفان و دانشمندان شرح‌هایی بر آن نوشته‌اند که در کتاب سخنوران آذربایجان به 49 فقره آن اشاره شده است.

قربانعلی محمدزاده که در باکو راجع به «کتاب گلشن راز» تحقیقات وسیعی انجام داده به نسخه دست‌نویس و دهها چاپ و شروحی که به آن نوشته‌اند اشاره کرده است.

شیخ اکثر اوقات خود را در سیر و سیاحت گذرانید و به بسیاری از ممالک اسلامی از قبیل بغداد، شام، یمن، حجاز، مصر و اندلس و قفقاز سفر کرده و بنا به روایت مولف «ریاض السیاحه» چندی هم در کرمان رحل اقامت گردید و در آنجا تاهل اختیار نمود.

شیخ محمود شبستری در اواخر عمر به شبستر بازگشت و در سال 720 هجری قمری در همانجا درگذشت و در وسط باغچه‌ای به نام «گلشن» در جوار قبر استادش «بهاءالدین یعقوب تبریزی» به خاک سپرده شد.

وی مریدان زیاد داشت و در نتیجه بقعه‌ای برای قبر هر دو ساخته شد. اکنون این بقعه به صورت زیارتگاهی درآمده و عارفان و سالکان از راه‌های دور به زیارت آن قبور می‌روند.

می‌نویسند: «طاق و رواق بقعه ریخته بود حاج میراز آقاسی وزیر معروف محمدشاه قاجار آن مقبره را تجدید بنا کرد بعد از وی در سال 1267 هجری قمری دو قطعه سنگ نبشته مرمرین بر روی آن دو قبر نصب گردید. خط هر دو سنگ نبشته نستعلیق حلبی است و به صورت برجسته نقره‌کاری گردیده، متن سنگ نبشته بابایعقوب چنین است:

«هوالحی الذی لایموت هذاالمرقد الشریف جناب قدوه العارفین و زبده السالکین، مولانا بهاءالدین یعقوب علیه الرحمه آن جناب از اولاد خادم شیر بیشه ولایت مالک اشتر است و جناب شیخ محمود از جمله تربیت‌یافتگان آن حضور بزرگوار است. علو مرتبه جناب مولانا را همین بس است که مانند جناب شیخ محمود رحمه‌الله علیه از دامن تربیت ایشان برخاسته آفتاب آمد دلیل آفتاب و این دو لوح شریف در سنه هزار و دویست و شصت و هفت در این دو مقام شریف نصب گردید.»

واینک متن سنگ نبشته قبر شیخ محمود شبستری:

«هذا المرقد الشریف جناب شیخ‌المشایخ محمود شبستری رحمت‌الله علیه که در سراپرده قدم قدم بر بساط فضل نهاد و از کاس اولیای کبار شربت محبت چشیده و به دست جناب قطب‌الدین الاولیاء و مولانا بهاءالدین یعقوب علیه الرحمه، خرقه ولایت پوشیده و در سی و سه سالگی از این دار فانی به عالم جاویدانی رحلت فرمود.

                                                 *                          *                           *

هم اکنون مجموعه فرهنگی شیخ محمود شبستری به منظور ایجاد مراکز رفاهی و بخش‌های فرهنگی برای زایران و اهالی شهرستان شبستر در محدوده بقعه شیخ محمود شبستری احداث شده است. این پروژه که از سال 1381 آغاز شده است همراه با انجام طرح مرمتی این بقعه از سوی اداره میراث فرهنگی استان آذربایجان‌شرقی و با همکاری شهرداری شبستر و خیّری به نام محمدرضا دادرس اجرا شده است.


نوشته های دیگران()

ادبی

محمد اسکندری :: شنبه 87/2/21 ساعت 8:31 عصر

«گلشن راز» شبستری

«چراغ‌دل»عارفان

به نام آنکه جان را فکرت آموخت                         چراغ دل به نور جان برافروخت

  این جمله مختصر و گویا آغازین بیت از مجموعه عارفانه‌ی »«گلشن راز» است. مجموعه‌ای که مشتمل بر 105 بیت است و به رغم این اختصار و قلّت، شیواترین مضامین عرفانی و گویاترین مفاهیم انسانی و رساترین معانی هنری را در خود جای داده است.

«شیخ محمود شبستری» هر چند بیش از چهار دهه در این دنیای فانی و خاکی نزیست اما شاهکاری از خویش بر جای گذاشت که بعدها «چراغ دل» عارفان و عاشقان و حق‌پویان گردید.

شیخ سعدالدین محمود فرزند عبدالکریم در ایام سلطنت گیخاتو خان در شهر شبستر از توابع آذربایجان چشم به جهان گشود. او اکثر سالهای عمر خویش را به سیاحت در اطراف و اکناف جهان پرداخت و بدین سان کوله‌باری از تجربه و آموزه و حکمت برای خویش اندوخت.

او از علمای مشهور متصوفه زمان خود بود و دانش پژوهان برای حل مسایل عرفانی خویش به او مراجعه می‌کردند. از او به عنوان یکی از نوادر روزگار و مفاخر فلاسفه ایران یاد می‌شود.

 


نوشته های دیگران()

سلام

محمد اسکندری :: شنبه 87/2/21 ساعت 8:28 عصر


نوشته های دیگران()

<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

موسیقی پاپ
تاثیر موسیقی بر شخصیت افراد
در مورد تاثیر موسیقی
مطلبی خواندنی در مورد موسیقی DNA
اموزش پیانو
انتخاب یک استاد پیانوی خوب
اصطلاحات فلامنکو
پیشگیری از وحشت و اضطراب در اجرای کنسرت
هنر فلامنکو اصیل
نینا پاستوری
برنامه دیکشنری گیتار
سلام
نت ها در ویولون
سلام
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
سن ایچ
محمد اسکندری
Link to Us!

سن ایچ

Hit
مجوع بازدیدها: 188464 بازدید

امروز: 72 بازدید

دیروز: 16 بازدید

Day Links
سیب گندیده [79]
[آرشیو(1)]


Archive


آموزش گیتار
آموزش ویلون
آموزش ستار
متفرقه

links
محمد خوش منظر
سینا صادقی

In yahoo

یــــاهـو

Submit mail