محمد اسکندری ::
دوشنبه 87/1/19 ساعت 12:56 عصر
عنصر بنیادی ریتم در فلامنکو کمپاس نامیده می شود که معنی تحت اللفظی آن (دوره) می باشد و از این رو میزان یا دورهای از موسیقی می باشد . هر کمپاس الگوئی از ضربات مؤکد (قوی) است که مرتب تکرار شده و باعث ایجاد انگیزه و نظم در ریتم می شود . انواع گوناگون کمپاس دارای الگوهای متفاوت نیز می باشد
تکرار مکرر الگوها، خالق نبض حیاتی در ریتم فلامنکو است که همچون ضربات قلب ، به ریتمها حالت و هیجانی دوباره می بخشد .
اگر بتوانید حتا از اولین گام هایتان در راه فراگیری گیتار ، سعی کنید درک عمیقی از انواع مختلف کمپاس در خود ایجاد نمائید ، خیلی زود قادر به خلق فضای ریتمیک که در حقیقت یکی از ارکان اصلی موسیقی فلامنکو به شمار میرود خواهید بود . اگر اصل و منطق کمپاس را در وجودتان بنا کنید ، گیتار در دستان شما جان میگیرد و برعکس اگر به آن اهمیت ندهید و یا نبض آن را از دست دهید ، قطعه موسیقی به یکباره جان می بازد . یک نوازنده گیتار ممکن است بتواند حتی بدون داشتن درک عمیقی از کمپاس کارهای زیرکانه و بسیار دشوار بر روی گیتار انجام دهد ، اما قطعه ای که او می نوازد هرگز مثل فلامنکو زنده نخواهد بود .
ممکن است او کمپاس را به صورت یک تئوری بلد باشد ، مثلا بداند که در هر الگو کدام ضرب ها تاکید می شوند ، اما برای کسی که قرار است قدرت و انرژی فیزیکی کمپاس را به شنونده منتقل کند ، حس کمپاس در او باید به مراتب قوی تر از تنها یک نوع هوشیاری عقلانی باشد . حس کمپاس باید جزئی از وجود شخص شود : حسی درونی که توسط انگشتان به آوای موسیقی ترجمه می شود . این نوع شناخت فیزیکی از ریتم های فلامنکو ، در بعضی افراد خیلی سریع ایجاد می شود . اما در اغلب موارد باید با صبر و بردباری خود و هشیاری در هنگام نوازندگی و همچنین با تماس هر چه بیشتر با انواع گوناگون فلامنکو ، این شناخت را در خود به وجود آورد
معیار اساسی متخصصین برای ارزیابی تمام تلاش های یک نوازنده گیتار ، توانائی او در نواختن انواع بدون اشکال کمپاس می باشد . مهم نیست چقدر سریع و با تکنیک هستید ، اگر خارج از کمپاس بنوازید مطمئن باشید که هواداران فلامنکو خیلی زود خسته شده و دیگر به گیتار شما گوش نخواهند داد
بنابراین نواختن گیتار در قالب کمپاس دارای دو جزء لاینفک می باشد . ریتم باید ضرباتی منظم و تحریک کننده تولید کند که مانند نوعی انگیزه شنونده را وادار به حرکت در مسیر موسیقی نماید و همچنین تعداد و تاکید ضرب ها در هر عباری موسیقی باید در همه حال با ویژگی های الگوی آن شکل خاص ریتمیک که نواخته می شود مطابقت داشته باشد . این اشکال مختلف ریتمیک توکه (toque) نام دارد که در راس آنها سولئارس قرار دارد
نوشته های دیگران()