محمد اسکندری ::
شنبه 87/5/5 ساعت 12:35 صبح
روانشناسان معتقدند که اضطراب از یک احساس شروع میشود و اگر این احساس,حاصل یک شناخت غیرمنطقی,موهوم و غیرواقعی باشد و خطری شما را تهدید نکند, پس شناخت شما غیرمنطقی است و باید بازسازی شود.
بنابراین ,نخستین اقدام,باید به دست آوردن شناخت جدید و درک واقعیت جدید باشد.
هر فرد موفق ,برای موفقیت خود ,اصول ,مرامنامه و معیارهایی دارد.
چنین فردی,آگاهانه ,هدف و انگیزه و چهارچوب های اساسی فعالیتش را ,حداقل ,نزد خود ,به روشنی بیان میکند.
هر چه این معیارها و مرامنامه,منطقی تر و عملی تر باشدو دارای تناقض و ابهام کمتری باشد
و با شخصیت آن فرد ,بیشتر تلفیق و ترکیب شده باشد ,او موفقیت بیشتری خواهد داشت.
اگر موسیقی ,نظام زیبایی ها و زیباشناسی صدا و صوت و سکوت است ,پس چه عواملی ,قطعه ای موسیقی را ,هنگام اجرای زنده ,زیباتر و هوش رباتر میکند؟
آیا چیزی غیر از وضع روحی نوازنده ,آرامش و تمرکز و خلسه و مکاشفه و از خود بی خودی او؟
برای نمونه ,فردی که با اهدافی کوچک ,مثلا خودنمایی ,هوس ,پیروی از مد ,جلب توجه ,مشهورشدن و از این قبیل اهداف ,به روی صحنه میرود ,اگر هم موفقیتی پیدا کند ,ولی مدت طولانی پایدار نخواهد ماند و دوام نخواهد آورد.
و یا فردی که انگیزه او خودشیفتگی ,خودبزرگ پنداری ,برتری طلبی ,رقابت ناسالم ,و یا تعریف و تمجیدهای غیرواقعی افراد خانواده در جلسات خانوادگی باشد باز هم دارای موفقیت بزرگ و طولانی نخواهد شد.
و یا کسی که در تنهایی ,خود را نابغه می پندارد ولی پشتکار و تلاش پندانی ندارد و به انتقادها بی توجه است,او هم قربانی شناخت نادرست خود از واقعیت و قربانی تضادهایی است که در مرامنامه و معیارهای او وجود دارد.
بنابراین ,شناخت واقعیتها و نداشتن تناقض در مرامنامه شخصی ,میتواند نخستین اقدام ,در مبارزه با اضطراب باشد.
اضطراب چیست؟
اضطراب ,ترس از پیش آمدن خطر و شرایط نامطئن و از دست دادن امنیت است.
هنگام اضطراب ,در اثر به هم خوردن تعادل اکسیژن و گاز کربنیک در خون,فرد دچار مشکل تنفسی میشود.
از نظر فیزیولوژیک ثابت شده که حتی فکر کردن به موضوع مضطرب کننده ,باعث ایجاد آثار جسمی اضطراب ,مانند تنگی نفس ,احساس خفگی ,افزایش تپش قلب ,تعریق و غیره میشود.
اضطراب از احساس بی امنیتی و بی اطمینانی, شروع میشود .
احساس قرار گرفتن در موقعیتی ناشناخته و مبهم.
روی این واژه دقت کنید:
در مورد بی امنیتی ,میتوان گفت ,هنگامی است که عاملی ,ایمنی و امنیت حیاتی شما را به خطر می اندازد و یا آن را مختل میکند.
بی اطمینانی یعنی به عملکرد نیرویی یا ابزاری ,اطمینان ندارید و مطمئن نیستید که در لحضه مناسب ,کارخود را درست انجام دهد.
قرار گرفتن در موقعیتی ناشناخته ,یعنی نیاز دارید که آن موقعیت را بشناسید ,به زمان و بررسی نیاز دارید.
مبهم ,یعنی در شناخت خود ,دودل و مردد هستید و درک روشن و مشخصی ندارید.
همه این موارد ,مربوط به شناخت شمااست.
همین شناخت است که آگر دچار تناقض باشد و به پرسشهای آن پاسخ درست و قانع کننده نداده باشید ,باعث همان احساس ناخوشایند و اضطراب شما میشود.
بنابراین,برطرف کردن موارد بی اطمینانی ,ابهام و تردیدها میتواند در بازسازی شناخت شما و ایجاد احساسی خوشایند ,اقدامی اساسی باشد.
تهیه فهرستی از مواردی که باید انجام دهید ,و پاسخ واقع بینانه شما به این پرسشها ,میتواند باعث اطمینان و احساس امنیت شما و در نتیجه رفع اضطراب شود.منبع : چگونه نوازنده خوبی باشیم (پاسکال بیانیک)
نوشته های دیگران()